بنام خدا
ادامه بحث :
( میخوای مطلب دستت بیاد پس برو پست قبلی رو بخوان)
علت اهمیت پیدا کردن بحث «عدل الهى » در میان مسلمانان ، حوادث تاریخى ، مسائل سیاسى و.. . بود ، از جمله :
از تاریخ برمى آید که بحث هاى کلامى از نیمه قرن اول هجرى آغاز شد و در میان این مباحث ظاهراً از همه قدیمى تر ، بحث جبر و اختیار است ، این مسأله در درجه اول یک مسأله انسانى است و در درجه دوم یک مسأله الهى و یا طبیعى .
از آن جهت که موضوع بحث اختیار یا اجبار انسان است ،
مسأله اى انسانى است و از آن جهت که طرف دیگر مسأله خداوند متعال یا طبیعت است که آیا اراده و مشیت ، قضا و قدر الهى و یا عوامل جبرى و نظام علت و معلولى طبیعت ، انسان را آزاد گذاشته و یا مجبور کرده است مسأله اى الهى یا طبیعى محسوب مى شود .
جامعه اسلامى یک جامعه مذهبى بود و در قرآن که کتاب دینى و آسمانى مسلمانان است به مسائل مربوط به جبر و اختیار ، قضا و قدر الهى ، پاداش ها و کیفرها و.. . زیاد پرداخته شده است ، و توجه عمیق مسلمانان به تدبر و تفکر در آیات قرآن و طرح مباحث مختلف آن ، امرى طبیعى بود .
به دنبال بحث جبر و اختیار ، خود به خود بحث «عدل » به میان آمد ; زیرا از طرفى میان اختیار و عدل رابطه مستقیمى وجود دارد و از طرف دیگر ، جبر و نفى عدل نیز با یکدیگر رابطه مستقیمى دارند ; یعنى تنها در صورت اختیار است که تکلیف و پاداش و کیفر عادلانه ، مفهوم و معنا پیدا مى کند در غیر این صورت تکلیف و پاداش ، مفهوم خود را از دست مى دهد .
(منتظر نظر شما می مونم )