سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه خداوند، بنده ای را دوست بدارد، راستیرا به او الهام می کند. [امام علی علیه السلام]
عدل الهی Divine Justice
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» رابطه بین عدالت خداوند و شفاعت(1)

  بنام خد ا     

تا حالا با خودت فکر کردی چه رابطه ای بین عدالت خداوند و شفاعت بندگان خدا وجود دارد ؟؟     

شـفـاعـت در لـغـت بـه مـعـنـى ضمیمه کردن چیزى به چیز دیگر و جفت نمودن آن است و دراصطلاح مذهبى به معنى کمک کردن اولیاى خدا ( پیامبران , امامان و مردم صالح ودرستکار ) براى نجات افرادى است که در طول زندگى مرتکب لغزش‌هایى شده اند .

الـبته کمک به نجات افراد گنهکار دو صورت دارد : یک شکل آن به اصطلاح پارتى بازى و ظلم و ستم و تبعیض نارواست و شکل دیگر آن یک نوع درس تربیت , روزنه امید ووسیله تکامل مى باشد . اگر افرادى که مورد شفاعت واقع مى شوند هیچ گونه شایستگى نداشته باشند , و درعین حال به آنها بدون جهت کمک شود و بر دیگران مقدم گردند , این کار یک نوع تبعیض ناروا و تشویق مردم به گناه و تامین دادن به آنها در برابر جنایات است . ایـن هـمـان شـفـاعـت غلط و ناروایى است که باید گفت موجب جرات جنایتکاران از انجام هیچ جنایتى کوتاهى نکنند , ولى مسلما هدف آیات , این نوع شفاعت نیست که عقل وخرد آن را محکوم مى کند .

ولـى اگـر بـعـضـى از گناهکاران به خاطر پیوندهاى معنوى که با خدا داشتند و به خاطر ارتباط ایمانى که با اولیاى پروردگار برقرار ساخته بودند مورد کمک شفیعان روز رستاخیز قرار گیرند , در این صورت نوید شفاعت نه تنها موجب تشویق و مستلزم تبعیض ناروا نیست , بلکه عین عدالت و وسیله تربیت و بازگشت افراد گنهکار ازنیمه راه است .

هـمـان طـور که قرآن مجید بیان مى کند , شفاعت اولیاى خدا منوط به اذن پروردگار جهان است و تا اجازه خدا نباشد هیچ کس نمى تواند شفاعت نماید ,ناگفته پیداست که اذن خـدا بـى جـهـت و بـدون حکمت نخواهد بود ; در این صورت باید گفت اذن خدا شامل حال کـسـانى مى شود که براى عفو و اغماض شایستگى دارند و اگر در طول زندگى لغزش و گناهى داشـتـنـد بـه مـرحله پرده درى و طغیان نرسیده و اگر رابطه خود رادر بعضى از جهات ضعیف کـرده اند , ولى بکلى آن را از بین نبرده اند , چنین افرادى که پیوندهاى گوناگون خود را با حق و حقیقت نگسسته اند مشمول و شایسته شفاعت مى شوند. نوید شفاعت با این شرط خود هشدارى است به افرادى که گاهى مرتکب گناه مى شوند که بهوش بـاشند و هر چه زودتر از ادامه گناه باز گردند و همه پیوندها را پاره نکنندو پرده ها را ندرند و از شعاع شفاعت دور نگردند که در غیر این صورت , راه نجاتى براى آنان نخواهد بود . هـمـین احساس و توجه , در بازگشت افراد گناهکار به راه حق و تجدید نظر دربرنامه هاى غلط مـوثـر مـى گـردد و در حـقـیقت , روزنه امیدى براى پاک ساختن برنامه زندگى از نقاط تاریک محسوب مى شود .

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پرسمان قرآن ( سه شنبه 86/1/28 :: ساعت 4:41 عصر )
»» پاسخی به یک پرسش

بنام خدا

یکی از دوستان در دو پست قبلی بنده سوال  جالبی را  در رابطه با مطالب آن پست بنده پرسید که مناسب دیدم تا عین سوال ایشان  همراه با پاسخ بنده  را در یک پست مستقلی  بیاورم . تا اگر  در ذهن شما بزرگواران نیز چنانچه چنین سوالی وجود داشته باشد پاسخی باشد برای ذهن کاووشگر شما(البته منتظر نظرات خوب وسازنده شما نیز خواهم بود) 

سلام و درود بر شما

وبلاگ پر محتوایی دارید استفاده کردیم.

دوست عزیز حکمت و مصلحت خداوند جهت رشد و پایدار سازی جهان همه قبول داریم . سوال اصلی  که همه ذهن هارا پر کرده اینست که چرا این تفاوت منفی شامل حال کسی بشود که خود تقصیری در این کمبود نداشته است؟ فرضا انسانی که با لقمه حرام و یا نطفه حرام به دنیا آمده باشد . چنین شخصی ضمینه مساعدی برای گناه و یا نقص عضو دارد .که ناشی از تقصیرات پدر و مادر ایشان می باشد. در این مورد عدالت الهی بر این شخص که از پدر و مادر ناسالم به دنیا آمده چگونه می باشد؟

 خداوند   متعال  با توجه   به  استعدادهایی   که  به  انسانها   میدهد  در قبال این  استعدادها   تکالیفی   نیز  بر عهده   او  می گذارد   بنا بر این   اگر کسی

  ا ستعداد   بیشتری دارد   مسؤلیت   بیشتری  نیز  بر عهده  اوست     واستعداد  نیز  تنها   به  این  نیست  که  کسی  مثلا  درس زیادی   بخواند  ، ویا تلاش بیشتری برای پول در آوردن بکند.  بلکه هر نیازی  که  در وجود ما نهفته است    حاکی از  یک استعدادی است  که خداوند متعال   در وجود ما   به ودیعه نهاده است  .  مثلا   مهر بانی  ، خوش خُلقی   ....   از موهبت های الهی است که به کسی اگر داده شد   عنوان   یک استعداد  محسوب  می شود  گرچه  نتواند  مدارج  عالیه تحصیل را طی کند یا پول بیشتری در بیاورد  . بنا براین   خداوند متعال اگر استعدادی به کسی داد  در مقابل  آن  تکالیفی  از او می خواهد . امّا اینکه اگر کسی پدر و مادرش  پول  یا غذای حرامی به او دادند تا موقعی که به سنّ تکلیف  نرسیده ، مسولیتی ندارد  و مسولیت اطعام به حرام بر عهده ولیّ اوست . موقعی نیز که او به سنّ تکلیف رسید مختار است که دنبال روزی حلال برود یا راه حرام خوری را ادامه دهد  . خداوند متعال نیز که انبیاء را ارسال کرد تنها به این منظور بود که راه رشد و گمراهی را به مردم بنمایانند  و زمینه انتخاب را برای مکلفین فراهم کنند که هرکس خواست با دلیل وبینه راه رشد را بپیماید  وهرکس خواست با وجود زمینه اختیار دلیل راه گمراهی را طی کند  بنا براین تکالیف الهی متوجه هر شخص خاصّ خودش است . باتوجه به این مطالب بالا این هیچ گونه نا عدالتی در احکام یا برنامه های الهی متصور نیست



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پرسمان قرآن ( سه شنبه 86/1/21 :: ساعت 3:28 عصر )
»» چندسال گناه وعذاب ابدی؟؟

بنام آنکه جان را فطرت آموخت

 چندی قبل با یکی از دوستان در باره این موضوع که چرا خداوند ،عذاب  ابدی برای گنهکاران قرار داده است ،و البته این صحبت ما نتایج خوبی هم داشت.راستی تا حالا فکر کردید که چطور ممکن است که کسی که مثلا 70سال گناه کرده چرا نباید به اندازه همان 70عذاب ببیند و باید برای همیشه بطور ابدی در آتش جهنّم بسوزد، شاید این سوال به ذهن شما نیز خطور کرده باشد که آخه چطور این امر با عدالت خداوند سازگار هست؟

  اینکه چگونه عذاب جاودانه در برابر گناه محدود، با اصل عدالت خداوند سازگار است، باید به سه نکته زیر توجه کرد:

1. مجازات ابدى و جاویدان، منحصر به کسانى است که تمام روزنه هاى نجات را به روى خود بسته و عالماً و عامداً غرق در فساد، تباهى، کفر و نفاق گشته اند; به گونه اى که به رنگ گناه و کفر در آمده اند.

2. این اشتباه است که بعضى گمان مى کنند مدت و زمان کیفر باید به اندازه مدت و زمان گناه باشد; زیرا رابطه میان گناه و کیفر رابطه زمانى نیست، بلکه رابطه «کیفى» است; یعنى مقدار زمان مجازات با کیفیت گناه تناسب دارد نه با مقدار زمان آن; مثلاً: کسى ممکن است در یک لحظه دست به قتل نفس بزند، و طبق پاره اى از قوانین، محکوم به زندان ابد گردد. در اینجا، زمان گناه فقط یک لحظه بوده; در حالى که مجازات آن گاهى 80 سال زندان خواهد بود.

3. مجازاتها و کیفرهاى رستاخیز بیشتر جنبه اثر طبیعى عمل و خاصیت گناه دارد (اثر و نتیجه اعمال خود آنهاست).

 حال با توجه به این سه مقدمه، سؤال مى کنیم که: فرض کنید کسى در اثر مصرف زیاد مشروبات الکلى در مدت یک هفته، گرفتار زخم معده شدید شود; چندان که مجبور باشد تا آخر عمرش با این درد بسازد، آیا این برابرى میان عمل بد و نتیجه آن، بر خلاف عدالت است؟ حال اگر مدت عمر این شخص یک میلیون سال بود و باید به خاطر یک هفته هوسرانى، یک میلیون سال رنج ببرد، آیا این بر خلاف اصل عدالت است؟ در حالى که قبلاً وجود این خطر در میگسارى به او اعلام شده و عاقبت آن نیز برایش توضیح داده شده است.

آیا این امور که همه از آثار اعمال است، هیچگونه منافاتى با اصل عدالت دارد، در حالى که مساوات و برابرى میان کمیت عمل و نتیجه آن موجود نیست؟ در عذابهاى اخروى نیز چنین است آیا پیامبران الهى از یک سو، و فرمان خرد از سوى دیگر به او اعلام نکردند، شخص گناهکار از روى علم و عمد و اختیار گناه کرد و نتیجه مستقیم اعمالش این سرنوشت را براى او فراهم ساخت. پس نه جاى شکایتى باقى مى ماند و نه ایراد و اشکال به کسى وارد است، و نه منافاتى با قانون عدالت پروردگار دارد. (1)

البته مجازات اخروى عمیق تر و فراتر از مکافات و نتیجه عمل است، چون چیزى جز خود عمل (تجسم عمل) نیست.

1. تفسیر نمونه، همان، ج 9، ص 240.

 راستی اگه حالشو داری یک سری هم به اینجا بزن

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پرسمان قرآن ( یکشنبه 86/1/19 :: ساعت 8:11 صبح )
»» چرا بعضی ها کم عقل هستند؟

چرا خداوند به بعضى عقل کم داده و به بعضى زیاد؟ این مسأله با عدل خداوند چگونه تفسیر مى شود؟

بدون شک انسان ها از نظر جسمى، عقلى، مالى و... تفاوت دارند و بدون تردید خداوند عادل است. این تفاوت ها با عدل الهى منافات ندارد; آنچه با عدالت منافات دارد تبعیض است نه تفاوت. عدل به معناى «اعطاء کل ذى حقّ حقّه ; حق هر صاحب حقى را دادن» مى باشد. قبل از آفرینش، انسان ها حقى نداشتند، تا مسأله رعایت عدالت در اعطاى حق، مطرح گردد. آنچه خداوند به انسان ها اعطا مى کند، براساس تفضّل است نه استحقاق. تفاوت در اعطاء براساس لیاقت و شایستگى ها است و این عین عدالت است. تساوى در اعطاء با وجود تفاوت لیاقت و شایستگى ها، ظلم است نه عدالت. از آن جا که افعال الهى بر اساس حکمت است و کارهاى خداوند بى دلیل و بى حساب نیست، تفاوت انسان ها، حکمت و مصلحت دارد و آن این است که اگر این تفاوت ها وجود نداشت، لازم مى آمد جهان مادى و نظام اجتماعى آفریده نشود; چون در صورت تساوى موجودات و انسان ها از هر جهت، لازم مى آمد که تنها یک چیز آفریده شود (از دیدگاه فلسفه، تساوى دو موجود از هر جهت ـ که به آن عینیت گفته مى شود ـ با دو تا بودن منافات دارد.) و این لغو است ; زیرا آفرینش موجودات مادى و انسان ها بر نیافریدن آن ها، رجحان دارد و شخص حکیم راجح را بر مرجوح مقدم مى دارد. علاوه بر این، نظام حاکم بر این جهان، نظام علت و معلول است و لازمه ذاتى علت و معلول تفاوت است. نکته دیگر این که، بخشى از تفاوت ها، معلول اختلاف طبقاتى، مظالم اجتماعى و سهل انگارى هاى فردى است. مثلاً بسیارى از معلولیت هاى جسمى فرزندان در اثر رعایت نکردن بهداشت و یا تغذیه صحیح توسط پدر و مادر باشد. با از بین رفتن اختلاف طبقاتى و بر قرارى عدالت اجتماعى و رعایت حقوق و قوانین الهى، این نوع تفاوت ها کم مى شود.

بخشى از تفاوت ها لازمه زندگى اجتماعى بشر است. جامعه همانند پیکر انسان که نیاز به بافت ها، عضلات و سلول هاى گوناگون دارد، نیاز به استعدادها، ذوق ها و ساختمان هاى مختلف بدنى و فکرى دارد.

بخشى از تفاوت انسان ها در ثروت و فقر به عدم رعایت عدالت اجتماعى بر مى گردد. و بخشى به تفاوت استعدادهاى جسمانى و روحانى بر مى گردد.

برخى از انسان هایى که ناقص الخلقه به دنیا مى آیند، نقص آنان معلول عواملى مانند: سوء تغذیه، وراثت، عدم رعایت آداب و آمیزش و... مى باشد.

به این نکته باید توجّه داشت که شعار آیین اسلام آیه «لایکلّف اللّه نفساً إلاّ وسعها; خداوند هیچ کس را، جز به اندازه تواناییش، تکلیف نمى کند.» (بقره، 286) مى باشد. بنابراین، تکلیف فقیر و ثروتمند، قدرتمند و ضعیف، سالم و ناقص الخلقه، یکسان نیست. و نیز مقدار داده ها و دارایى ها، معیار سنجش و ارزش نیست، معیار سنجش، سعى و تلاش (نسبت داده با عمل) همراه با اخلاص و معیار ارزش، تقوا مى باشد.

تفاوت انسان ها با یکدیگر، فواید فراوانى دارد که به برخى از آن ها اشاره مى شود:

1. شناسایى یکدیگر: «یَـأَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَـکُم مِّن ذَکَر وَ أُنثَى وَ جَعَلْنَـکُمْ شُعُوبًا وَ قَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَـکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیر; اى مردم ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم، تا یکدیگر را بشناسید، ولى گرامى ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست; خداوند دانا و خبیر است.» (حجرات، 13)

اگر خداوند براى هر قبیله و طائفه اى ویژگى اى آفریده، براى حفظ نظم زندگى اجتماعى مردم است; چرا که این تفاوت ها سبب شناسایى است و بدون شناسایى افراد، نظم در جامعه انسانى حکم فرما نمى شود. اگر همه یکسان و شبیه هم بودند، هرج و مرج عظیمى سراسر جامعه انسانى را فرا مى گرفت.

2. بهره گیرى انسان ها از یکدیگر; «أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَّعِیشَتَهُمْ فِى الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ رَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْض دَرَجَـت لِّیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِیًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُون; آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم مى کنند؟ ما معیشت آنان را در حیات دنیا در میان شان تقسیم کردیم و بعضى را بر بعضى برترى دادیم تا یکدیگر را تسخیر و با هم تعاون کنند و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع آورى مى کنند، بهتر است.» (زخرف، 32) تفاوت و اختلافى که از نظر سطح زندگى در میان انسان ها هست، هرگز دلیل تفاوت آنان در مقامات معنوى نیست; بلکه چون زندگى بشر یک زندگى دسته جمعى استو اداره آن جز از طریق تعاون و خدمت متقابل امکان پذیر نیست. هرگاه همه مردم در یک سطح از نظر زندگى و استعداد و در یک پایه از نظر مقامات اجتماعى باشند، اصل تعاون و خدمت به یکدیگر و بهره گیرى هر انسانى از دیگران متزلزل مى شود.

3. شکوفایى استعدادها; انسان هایى که در زندگى، فراز و نشیب نداشته باشند، نیروى درونى آنان شکوفا نگشته به یک حالت باقى مى مانند; ولى وقتى در پستى و بلندى زندگى قرار گرفتند، نیروى دفاعى آنان به کار افتاده، بر توانشان مى افزاید. گویى مصائب بستر توان بخشى و کانون آشنایى با رموز زندگى هستند.

4. زنگ بیدار باش; حوادث ناخوشایند و ناگوار و گسستن نظام شیرین زندگى، موجب کاهش غرور و بیدارى از غفلت و پیدایش نقطه عطفى در زندگى گروهى از افراد مى گردد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پرسمان قرآن ( چهارشنبه 86/1/1 :: ساعت 2:17 عصر )
»» آخه چرا من پولدار نشدم؟

بنام آنکه جان را فکرت آموخت


چرا در این دنیا بعضی غرق در نعمت و بعضی دیگر در مشکلات غرق هستند ؟چرا همه به طور مساوی از نعمت های خداوند سهم نمی برند؟این عدالت است؟
سوال بالا را یکی از بازدید کنندگان محترم وبلاگ مطرح نمود ه وجوابشو از بنده خواست.چون احساس کردم که این سوالی باشه که در ذهن خیلی از ماها نقش بسته باشه لذا بهتر دیدم تا جوابشو بعنوان یک پست مستقل براتون بزارم
تفاوت بهره مندی انسانها از امکانات ونعمات الهی در بیشتر موارد می شود، گفت که: نتیجه کار وتلاش خود انسانهاست و با جرأت باید گفت که : قانون آفرینش بر این امر مهمّ  بنا نهاده شده  که هرکسی به اندازه تلاش وکوشش خود بهره مند گردد .پس یقینا کسی که با تنبلی (دور از جون شما) خو گرفته باشد وبدنبال کسب روزی حلال نرود نمی تواند مانند دیگران از نعمتهای دنیوی بهره گیرد وکسی که کار وتلاش بیشتری کند بهره بیشتری نصیب او می گردد.پس سبب بهره مند ی از نعمتهای دنیوی بشر ،خود شخص است .


جهان چون خطّ و خال و ابروست     که هر چیزی بجای خویش نیکوست


البته ، برخی از تفاوتها هم، طبیعی ولازمه آفرینش بشر است ،یعنی هر قدر که اصول عدالت در جامعه بشری رعایت گردد ، بازهم همه انسانها از لحاظ استعداد و هوش و... یکسان نیستند..
اجازه بده تا در اینجا جمله ای زیبا از استاد مطهری نقل کنم:{معنای عدالت این نیست که همه مردم از هر نظر در یک حدّ ویک مرتبه ویک اندازه ای باشند .جامعه خود به خود مقامات ودر جاتی دارد و در این جهت مثل یک پیکر است (همین حالا  اگر یک نگاهی به بد نمان بکنیم تمام أجزاء بدن از نوک انگشتان گرفته تا موی سر با هم تفاوت دارند  امّا همه اینها جمع شده ودر قالب یک مجموعه ای فعالیت می کنند) خوب،وقتی که یک جامعه مقامات ودرجاتی دارد ،باید هم تقسیم بندی ودر جه بندی شود.وبهترین راه برای این امر،آزاد گذاشتن افراد وزمینه ایجاد یک مسابقه را فراهم کردن است .همین که پای مسابقه به میان آمد ،خود به خود به موجب اینکه استعداد ها در همه یکسان نیست وبه خاطر اینکه مقدار تلاشها نیز یکسان نمی باشد ،اختلاف وتفاوت به میان آمده و یکی جلو می افتد ویکی هم عقب می ماند}(1)
اینرا هم فراموش نکن که:
ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پرسمان قرآن ( پنج شنبه 85/12/17 :: ساعت 7:12 عصر )


»» بچه های ناقص الخلقه

بنام آنکه جان را فکرت آموخت

یکی از بازدید کنندگان وبلاگ در پست قبلی سوالی پرسید که  مناسب دیدم پرسش ایشان را اول بزارم و بعد هم جواب خودم را به پرسش ایشان::

سلام علیکم

وبلاگتان خیلی زیباست

سوالی داشتم  که اگه ممکنه پاسخشو لطف کنید وبدهید

 خواهری دارم که مادرزادی از نظر  مغزی وجسمی مشکل شدید دارد  می خوام بدونم این  چه خدای عادلی است که یکنفراز همان هنگام تولد باید اینطوری بدنیا بیاید وهم خودش در عذاب باشه وهم خانواده او  ؟ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پرسمان قرآن ( یکشنبه 85/12/6 :: ساعت 8:12 صبح )


»» عدل الهی

بنام خدا

سلام دوستان




 

فمن یعمل مثقال ذرّة خیراً یره * و مَن یعمل مثقال ذرّة شرًّا یره

         

خدا وند در قرآن کریم می فرمایدکه هر کس مرتکب گناه و کار بدى شود، جزاى آن را در قیامت خواهد دید: «فمن یعمل مثقال ذرّة خیراً یره * و مَن یعمل مثقال ذرّة شرًّا یره» (زلزله، 7 ـ 8) مگر این که توبه کند و در همین دنیا از گناه پاک شود و نقایص خود را با اعمال صالح جبران نماید: «إلاّ مَن تاب و ءامن و عمل عملا صـلحاً فأولـئک یبدّل اللّه سیّـاتهم حسنـت و کان اللّه غفوراً رّحیما; (فرقان، 70) و یا اگر لایق شفاعت باشد، مورد شفاعت قرار گیرد. قرآن کریم عده اى از کسانى را که شفاعت شامل حال آن ها نمى شود، نام برده است.» (1)
امّا گنهکارانى که از فضل و رحمت بى پایان الهى استفاده نکنند و با بار گناه وارد قیامت شوند، به میزان جرم و گناهشان در جهنم مى مانند و آن گاه که از آلودگى و گناه پاک شوند، وارد بهشت مى شوند. فقط عده اى همچون کافران و منافقان معاند براى همیشه در جهنم باقى خواهند ماند:
«إنّ اللّه جامع المنـفقین و الکـفرین فى جهنّم جمیعاً»
(نساء، 140); «أولـئک أصحـب النّار هم فیها خـلدون» (آل عمران، 116 و مجادله، 17) همان گونه که بهشتیان براى همیشه در بهشت خواهند بود. (2)ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پرسمان قرآن ( جمعه 85/12/4 :: ساعت 10:8 عصر )


<      1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

انتقال به مکان جدید
علت انحراف مسلمین
ابزار اجرای عدالت از منظر قرآن
معراج حقیقت
عدالت الهی و فرزندان ناقص الخلقه
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 2
>> بازدید دیروز: 9
>> مجموع بازدیدها: 283591
» درباره من

عدل الهی    Divine Justice

» پیوندهای روزانه

1000کتابخانه و بانک نرم‌افزار قرآنی در مراکز قرآنی [148]
تدریس اسلام در دانشگاه لائیک کانادا [123]
فراخوان ثبت نوآوری در عرصه علوم دینی [129]
راویان نور [112]
دعا کنیم قسمت همه مان شود [152]
عدالت بدون پیشرفت برابربا فقر [128]
استقبال از تدریس احکام اسلامی به تمام دانش‌آموزان آلمان [125]
توزیع رایگان قرآن با ترجمه آیت‌العظمی مکارم شیرازی [126]
قدر نظام و رهبری را بدانیم [111]
نیازبه پیشرفت و عدالت،برای ورود به دهه چهارم انقلاب [123]
نویسنده آمریکایی از تاریخ گمشده مسلمانان می‌گوید [114]
نوروز روز آماده شدن برای تحقق حاکمیت الهی بر جهان [108]
علت توهین به پیامبر(ص) [152]
عید نوروز در اسلام از نگاه وبلاگستان [124]
[آرشیو(14)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
عدالت[123] . اهل بیت[38] . معاد[18] .
» آرشیو مطالب
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385
پاییز 1385
منتقل شده

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
عاشق آسمونی
لحظه های آبی
وبلاگ گروهی فصل انتظار
پیاده تا عرش
شکوفه نرگس
یاران در حریم یار
خاطرات من
دل نوشته های یک دختر شهید
سرای اندیشه
همسفر مهتاب
نمازخانه بوستان بهاره
طلبگی ودنیای عشق
بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
شلمچه
نمونه ها
گفتگوی دوستانه
.: شهر عشق :.
.:: رمز موفقیت ::.
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
انعکاس
پاک دیده
آدمک ها
به نام وجود باوجودی که ....
آواز پرجبرئیل
ساحل نشین اشک
بچه های قلم
عاشقانه
شادی
احساس با تو بودن
از قرآن بپرس 2
سایت محمد رضا آقابیگی
هرچه می خواهد دل(مشاوره)
فرشتگان رنجور
شریعت پاینده
نوشته های یک ناظم
دیار برف
مذهب عشق
زندگی برای...
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
مذهبی
پیامبر اعظم(ص) - The Holy Propht -p.b.u.h
جواب دادن به شبهه ها
آغاز راه
عــــشقـــــولـــــک
●:سوزن بان:●
بوی پیراهن یوسف
در حریم اهل بیت(ع)
نکته هایی از قرآن
دکتر علی حاجی ستوده
نوشته های حامد عبداللهی
نقطه ای برای فردا
فصل سکوت
حقیقت بهائیت
عطر گل یاس
در همه حال بگو سپاس
دم مسیحائی
تنهاترین سردار
برای ریحانه for Reyhaneh
علوم قرآنی Quranic Sciences
حقوق زن
ولایت
گنجینه قصار
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
وقایع
یادداشت های یک روحانی
مسیح اندیمشک
زیبایی سایه خداوند بر کهکشانهاست
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا...
سه نقطه
سئوالهای منتظر جواب
واژه های زندگی
یعسوب
حرفای خودمونی من
مادرانه
کسی که مثل هیچکس نیست
ستارگان خاکی
عشق یعنی حسین علیه السلام
ازدواج موقت وچالش ها
سید.مذهبی اخلاقی عرفانی
فاطمه
امان عصر
گلچین اندیشه های الهی
شبـــنم سحــرگاهــی
مهستان
کلبه احزان
جمعه های سوت وکور
ردّ پای ایمان
جهاد مقدّس
آلاء
بهترین وبلاگ دنیا
شهریوری
امام عشق
گنجهای معنوی
پیام گل سرخ
جلوه گه یار
دین
کانون گفتمان قرآن
حجّ و عمره
ازدواج دینی
الم ذلک الحسین علیه السلام
وصـــــــال قائم
آوازپرجبرئیل
خاکریز
مذهب

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان







» طراح قالب