بنام آنکه جان را فکرت آموخت
چندروز قبل داشتم نوشته های یکی از وبلاگ ها ،در مورد خانمها را نگاه می کردم.در چند پست جدید خود به موضوع مهم حقوق زنان پرداخته بود بماند که آنچنان دم از حقوق از دست رفته زنان در اسلام میزد که انگار یک زن در دین مبین اسلام هیچ گونه ارزشی ندارد و در جوامع دیگر یک زن به تمام حقوق خود دست یافته است(زهی خیال باطل)..
به نظر بنده خوب است کمی با دید منصفانه به موضوع نگاه کنیم ،وبه دور از تعصب وعناد ورزی قضیه را مورد بررسی قرار دهیم.
اگر کسی حتی برای یکبار هم که شده قران را نگاه کند، متوجه می شود که از نگاه اسلام برای زن ومرد هیچ گونه تفاوتی قائل نشده است.وارزشی برای یکی منهای دیگری قرار نداده است.بلکه تنها ملاک ارزش را در تقوا واعمال صالح شخص می داند.
مقام انسان از نگاه قرآن:
از دیدگاه قرآن، اشخاص (چه مرد و چه زن) از نظر حقیقت انسانیت و مسائل ارزشى یکسانند و هیچ یک بر دیگرى جز در تقوا و عمل صالح بیشتر، برترى ندارد: چنانکه قرآن می فرماید : هر کس، مرد یا زن، کار شایسته کند و مؤمن باشد; قطعاً او را با زندگى پاکیزه (و نیکو)یى حیات (واقعى) مى بخشیم و یقیناً بهتر از آن چه انجام داده اند، به آنان پاداش مى دهیم (نحل، 97).
این را هم باید به یاد داشته باشیم که :قرآن، اگر در جایى از مردان شایسته اى همچون لقمان حکیم سخن مى گوید: در جاى دیگر نیز زنان شایسته نام مى برد; مانند: حضرت مریم(ع) (آل عمران، 42) و همسر فرعون (تحریم، 11) و... .
امتیاز زن ومرد::
همان گونه که مردان، داراى اندیشه، اراده و اختیارند و براى رسیدن به تکامل و قرب الهى، وظایف و تکالیفى بر عهده آن هاست، زن ها هم همین گونه هستند و در این جهت، هیچ امتیازى بین زن و مرد وجود ندارد; ولى در بعضى احکام و وظایف با یکدیگر متفاوتند. وظایفى به عهده مردان است و بر عهده زنان نیست و بالعکس وظایفی بر عهده زنان است که بر عهده مردان نیست; و این تفاوت به خاطر این است که طبیعت و آفرینش زن و مرد متفاوت است.
حکمت خداوند::
خداى متعال، به مقتضاى حکمت بالغه خود و مصالح و مفاسدى که پشتوانه احکام اوست، وظایفى براى مردى و وظایفى براى زن معین کرده است. همان طور که مرد نمى تواند فرزندى به دنیا بیاورد، زن هم نمى تواند برخى از کارهاى طاقت فرسا را به عهده بگیرد. (هر کسى را بهر کارى ساختند) و این، به معناى برترى مرد بر زن یا بالعکس نیست.
در علم فیزیولوژى هم گفته شده که زنان از نظر مغز، قلب، شریان ها، اعصاب و عضلات بدنى، با مردان تفاوت دارند. در زندگى زنان، «احساس» و در حیات مردان تعقّل غلبه دارد (البته متوسط زنان و مردان این گونه هستند).
و به خاطر همین تفاوتى که در آفرینش زن و مرد وجود دارد، قوانین اسلام هم با آفرینش انسان سازگار است; به همین جهت، در اسلام، وظایف و تکالیف عمومى و اجتماعى که به تعقّل و صلابت بیشترى نیاز دارد، مانند: حکومت، امامت، قضاوت، جهاد ابتدایى و... به عهده مردان قرار داده شده است و وظایفى را که ارتباطش با احساس، بیشتر از تعقّل است و زن، بهتر از مرد مى تواند از عهده آن برآید; مانند پرورش و تربیت اولاد و آشنا کردن آن ها به وظایف اجتماعى، تدبیر منزل و... مخصوص زنان قرار داده است.
از جهت دیگر، به خاطر این که عفت و عصمت زن اهمیت زیادى دارد، خداوند متعال، بعضى از کارهاى اجرایى، مانند: امامت، قضاوت و... را که سر و کار انسان با نامحرمان زیاد است ـ به عهده مردان گذاشته است..
و خلاصه این که:
تفاوت در وظایف، دلیل برترى مرد بر زن یا زن بر مرد نیست; زیرا از نظر اسلام کمال هر انسان در چهره وظایف محوّله به او ظهور مى نماید و خوبى و برترى هر یک از زن و مرد، در گرو این است که در قبال مسئولیتى که دارد، متعهد و پرهیزگارتر باشد