بنام خدا
در آیات قرآن کریم آمده که انبیا براى برپا کردن عدل و قسط ، آمده اندو قاعتا بین عدل وقسط یک سری فرقهایی هم وجود دارد امّا نکته ای که خیلی مهم می باشد این است که چرا در شیعه عدل بعنوان یکی از اصول مذهب شیعه نمود بیشتری پیدا کرده است. منظورم این این است که مثلا اگر عدل را در مذهب شیعه قبول نداشته باشیم چه اشکالی دارد
اصلا بنظر شما (توی نظرات منتظر نظر شما هستم) وجود عدل در مذهب تشیّع تا چه اندازه ای است ،چرا باید عدالت را در مولی علی(ع) عجین کنیم و بهتر بگم که چرا باید برای پیروی از آنحضرت در عدالت ذوب شویم ...ادامه مطلب... بنام خدا از آنجایی که عدالت در فرهنگ ناب محمّدی ریشه در اساس این مکتب نهاده و جایگاهی بس عظیم در این مکتب را دارا می باشد در کلام اهل بیت نیز این امر مهمّ موردتأکید بسیار قرار گرفته است برای اینکه کمی به جایگاه و اهمِت این کلمه پی ببیرم امروز وبلاگ خودم را مزیّن کردم به کلام گهر بار اوّل مظلوم عالم وشهید در راه عدالت مولی امیر المؤمنین(ع) ،تا که ان شاء الله به مفهوم عدالت بیشتر پی ببریم « العدل فضیله السلطان » عدالت فضیلت زمامدار است . « العدل فوز و کرامه » عدالت پیروزی و کرامت است . « العدل قوام الرعیه » عدالت مایه قوام جامعه است . « العدل اقوی اساس » عدالت قویترین پایه و اساس است . « العدل راس الایمان و جامع الاحسان و اعلی مراتب الایمان » عدالت سر ایمان و جامع احسان و نیکی و بالاترین مراتب ایمان است . « اتامرونی ان اطلب النصر بالجور فیمن ولیت علیه ... » آیا شما من را امر می کنید که در قلمرو زمامداری خود با ستمکاری پیروز شوم . سوگند به خدا هرگز چنین کاری نمی کنم , مادامی که شب و روز پشت سر هم آیند و می روند و مادامی که ستاره ای به دنبال ستاره ای حرکت می کند. اگر مال از آن من بود همه مردم را در تقسیم آن مساوی گرفتم چه رسد به اینکه مال قطعا مال خداست . آری اعطای مال در غیر موردش و نابجا تبذیر و اسراف است و صاحبش را در دنیا بالا می برد و در آخرت زمین می زند و در نزد مردم او را عزیز می کند و در نزد خداوند پست و خوارش می سازد. « و ایم الله لا نصفن المظلوم من ظالم و لاقودن الظالم بخزامته حتی اورده منهل الحق و ان کان کارها » سوگند به خدا , داد مظلوم را از ظالمش می ستانم و افسار ستمکارش را می گیرم و او را تا چشمه سار حق می کشانم اگر چه او نخواهد. « و ایاک والاستئثار بما الناس فیه اسوه » وبپرهیز از آنکه چیزی را به خود مخصوص گردانی در حالی که همه مردم در آن یکسان و سهیم و شریک باشند. « و آس بینهم فی اللحظه و النظره ... » و در میان آنان در همه حال به مساوات رفتار کن و با یک چشم بنگر تا بزرگان در تو طمع ستم بر ناتوانان نبندند و ناتوانان از عدالتت مایوس نشوند. همان طور که اشاره شدادامه مطلب... بنام خدا اگر معلّم برای همه دانش آموزان خود در یک حدّ واندازه زحمت بکشد دیگر هیچ دانش آموزی ضعیف نخواهد بود وهمه شاگردان در درس خود با نمره بالایی قبول خواهند شد در یک کلام همه شاگرد اوّ ل می شوند ، این چیزی هست که معمولا ما از افراد تنبل ویا خانواده این افراد زیاد می شنویم از آنجایی که انسان دارای ذهن پرسش گری می باشد و همیشه به دنبال علل و اسباب بعضی موضوعات رفته و مایل است تا در ذهن خود دلیلی برای حقیقت یا کذب بودن آن پیدا کند (مثلا همان شاگرد اوّل شدن بعضی وتنبل بودن بعضی) . از چیزهایی که انسان همیشه دنبال کاووش آن هستند موضوع برتری انبیاء وامامان معصوم(ع) نسبت به بقیّه ناس می باشد ، که در این زمینه حرفها یی نیز گفته شده است که از مهمترین این سخنان لطف و عنابت الهی به این بزرگان است چیزی که به دیگر مردم داده نشده است. تمام حرف وحدیث این افراد در این زمینه این است که اگر آن لطف و عنایتی که خدا نسبت به انبیاء و ائمه دارد را نسبت به دیگر افراد نیز داشت آیا آنها هم به مقام ودرجه انبیاء و ائمه نمیرسیدند؟! و نوعی تبعیض از طرف خداوند بین این بزرگان ومردم دیگر میدانند این موضوع بسیار مهمّ و حسّاس تنها با یک دیدگاه صحیح انسان شناسانه روشن میگردد و آنچهادامه مطلب... بنام خدا خداونداز اوّل خلقت عالم هستی ،همواره بین انسانها ؛ اشخاصی را که از لحاظ عمل و خدا پرستی سرآمد دیگران بود بعنوان رهبران امّت قرار داده است تا بعنوان هادی و راهنمای مردم ،مسیر زندگی بندگان دیگر خدا را نیز همانند خود به سوی خالق یکتا سوق داده و آنان رابه سمت رسیدن به هدف نهایی که همان تکامل در انسانیّت است کمک کنند. امّا موضوعی که ذهن برخی افراد را بخود وا میدارد این است که چه رابطه ای میتواند بین عصمت و عدالت خداوند باشد بگذارید منظورم را اینطور بیان کنم که :: الف: آیا عدل الهى اقتضا مى کند، در هر زمان انسان هاى معصوم وجود داشته باشند و نبود آنان، ظلم محسوب شود؟ ب::آیا موهبت عصمت به برخى از انسان، با عدالت الهى سازگار است؟ گمان میکنم توانسته باشم منظورم را خوب بیان کرده باشم لذا نظر خودم را نیز در قالب جواب به پرسش های بالا بیان میکنم ( و منتظر نظرات شما نیز خواهم ماند) پاسخ پرسش اول مثبت است. اگر خداوند انسان ها را بیافریند، در حالى که مى داند، آنان نیاز به راه نما دارند، آن هم راه نمایى عالم و معصوم، تا آنان را هدایت کنند، ولى در میان آنان، راه نمایان معصوم قرار ندهد، به انسان ها ظلم کرده است.. «وَ مَا اللَّهُ یُرِیدُ ظُـلْمًا لِّلْعِبَادِ ;(غافر،31) خدا بر بندگان خود ستم نمى خواهد.» «وَ مَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً ;(اسراء،15) ما تا پیامبرى برنینگیزیم، به عذاب نمى پردازیم.» پس علاوه بر این که حکمت و هادى بودن خداوند اقتضا مى کند، هادیان معصومى در میان انسان ها باشند، عدالت الهى نیز چنین اقتضایى را دارد . برای مطالعه بقیه مطالب روی ادامه مطلب کلیک کنیدادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پرسمان قرآن ( شنبه 85/9/11 :: ساعت 6:18 عصر )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پرسمان قرآن ( جمعه 85/9/10 :: ساعت 9:39 عصر )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پرسمان قرآن ( سه شنبه 85/9/7 :: ساعت 9:26 عصر )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پرسمان قرآن ( جمعه 85/9/3 :: ساعت 3:12 عصر )
انتقال به مکان جدید
علت انحراف مسلمین
ابزار اجرای عدالت از منظر قرآن
معراج حقیقت
عدالت الهی و فرزندان ناقص الخلقه
[عناوین آرشیوشده]